ایرانیان اولین مردمانی بودند که:
* سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کردند
* اسب را به جهان هدیه کردند
* حیوانات خانگی را تربیت کردند و از آنان استفاده کردند
* مس را کشف کردند
* آتش را در جهان کشف کردند
* در شهر سیلک در اطراف کاشان ذوب فلزات را آغاز کردند
* کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند
* نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند
* سکه را در جهان ضرب کردند
* عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند
* کشتی یا زورق را ساختند
* در 7000 سال پیش در جنوب ایران حروف الفبا را ساختند
* شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند
* زغال سنگ را کشف کردند
* مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند
* به کرویت زمین پی بردند
* قاره آمریکا را کشف کردند
* و کریستف کلمب و واسکودوگاما با خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند...
بیشتر بدانیم:
* کلمه شاهراه از راهی که کورش بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است.
* کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که امروزه خجند نام دارد.
* کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 100 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاجگذاری کرد.
* اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد.
* دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد ساخت ، ساخته شد
* اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد
* به دلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و به جای عذر خواهی فرعون مصر از ایرانیان که به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود و به همین دلیل کمبوجیه با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و به دلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . و به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.
یک کاهن بزرگ بابلی دربارۀ کوروش بزرگ چنین نوشته است:
در ماه نیسان در یازدهمین روز (روز 12 فروردین) که خدای بزرگ بر تختش جلوس داشت… کوروش بهخاطر باشندگانِ بابل امانِ همگانی اعلان کرد.… او دستور داد دیوارِ شهر ساخته شود. خودش برای اینکار پیشقدم شد و بیل و کلنگ و سطل آب برداشت و شروع به ساختنِ دیوار شهر کرد.… پیکرههای خدایانِ بابل، هم زنخدا هم مردخدا، همه را بهجاهای خودشان برگرداند. اینها خدایانی بودند که سالها بود از نشیمنگاهشان دور کرده شده بودند. او با این کارش آرامش و سکون را بهخدایان برگرداند. مردمی که ضعیف شده بودند بهدستور او دوباره جان گرفتند، زیرا پیشترها نانشان را از آنها گرفته بودند و او نانهایشان را بهایشان بازگرداند.… اکنون بههمه مردم بابل روحیه نشاط و شادی داده شده است. آنها مثل زندانیانیاند که درهای زندانشان گشوده شده باشد. بهکسانیکه در اثر فشارها در محاصره بودند آزادی برگشته است. همه مردم از اینکه او یعنی کوروش شاه است خشنودند.
کاهن بزرگ مصر دربارۀ داریوش بزرگ چنین نوشته است:
شاهنشاه داریوش، شاهِ همه کشورهای بیگانه، شاه مصر عُلیا و سُفلی وقتی در شوش بود بهمن فرمان داد که بهمصر برگردم و تأسیسات حیاتبخش پزشکی مصر را نوسازی کنم. … آنگونه که پادشاه فرمان داده بود مأموران مرا از اینزمین بهآن زمین بردند تا به مصر رساندند. هرچه پادشاه دستور داده بود را انجام دادم. کارمندان را بهخدمت گرفتم همه از خاندانهای سرشناس نه از مردم عادی. آنها را زیر دستِ کاردانان و استادان گماشتم تا پیشه پزشکی فراگیرند. فرمان پادشاه چنین بود که باید همه چیزهای شایسته و بایسته بهآنها تحویل داده شود تا پیشه خود را بهخوبی انجام دهند. من هرچه لازم بود و هر ابزاری که پیشترها در کتابها مقرر شده بود را در اختیار آنها گذاشتم. پادشاه چنین دستور داده بود، زیرا بهفضیلت این علم واقف بود. او میخواست که بیماران شفا یابند. او اراده کرده بود که ذکر خدایان را جاوید سازد، معابد را آباد بدارد، جشنها و اعیاد دینی با شکوه بسیار برگزار شود.