دختر کوروش - نوروز و آیین های آن

منوی اصلی
لوگو
پشتیبانی



هزار عکس

آرشیو
خرداد 1389
شیدسچپج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


جستجو
تبادل بنر
Iran XM SEO
چت با مدیر
لینک دوستان
تبلیغات
چت روم

IP شما
Iran IP View

تبلیغات
هزار عکس

نوروز و آیین های آن (پژوهشی از دکتر مرادی غیاث آبادی)


آیین‌های نوروزی عملاً از اول ماه اسفند آغاز می‌شود. در اسفندماه، ایرانیان زمین را آماده رویش و بارور می‌دانند و همچون بانویی گرامی از او پاسداری و مراقبت می‌کنند. حتی نام این ماه در آغاز به معنای زمین بوده است و پنجمین روز این ماه را روز بزرگداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان می‌دانند.

در سراسر اسفندماه، ایرانیان آیین‌هایی در پیشواز فرارسیدن نوروز که در واقع هنگامه زایش زمین و آغاز فصل بهار دانسته می‌شده است، برگزار می‌کرده‌اند. روز اول این ماه، همزمان با جشنی بنام «آبسالان» است که به مناسبت روان شدن جویباران و آبشارها، و همراه با نمایش‌هایی شاد و خنده‌آور بنام «کوسه‌سواری» انجام می‌شده است. در دهم اسفند جشنی به نام «وخشَـنکام» را بر کنار رودها و در گرامیداشت آنها برگزار می‌کرده‌اند. نوزدهم اسفند را «نوروز رودها» می‌نامیدند و در این هنگام به لایروبی و پاکسازی چشمه‌ها، نهرها و کاریزها می‌پرداخته‌اند و حتی بر آنها عطر و گلاب می‌پاشیده‌اند. بیستم اسفند را روز «گلدان» می‌دانستند و به این مناسبت به کاشت گل‌ها و گیاهان و درختکاری روی می‌آورده‌اند. در بیست‌وششم اسفند یاد و نام پیشنیان از دنیا رفته خود را گرامی می‌داشتند. در شب آخرین چهارشنبه سال، همه ناپاکی‌ها را از خانه، باغ و گذرها می‌زدوده و آنها را آتش می‌زده‌اند و حتی خود نیز بگونه‌ای نمادین و برای پاکیزه شدن از همه بدی‌ها و کدورت‌ها، از بالای آتش‌ها می‌گذشته‌اند. در آخرین روز زمستان، در جشنی به نام «اوشیدَر»، دختری آراسته را سوار بر شتری زیبا و آذین شده به کنار آب‌های فرخنده و گرامی دریاچه هامون می‌بردند تا مراسم نمادین باروری و زایش سوشیانت (موعود نجات‌بخش ایرانی) را با سرود و شادمانی برگزار کنند. و در آخرین شب سال، چراغی به نشانه روشنایی و فروغمندی و پایندگی همیشگی خانه و کاشانه و میهن خود، در درون هر خانه، و آتشی نیز بر فراز بام‌ها برمی‌افروخته‌اند.

اینک، بامداد «نوروز خجسته پی» فرا می‌رسد. نخستین روز بهار و روز زایش زمین؛ روز تولد طبیعت، شکوفایی گل‌ها و نغمه‌های پرندگان؛ فرخنده‌ترین روز و جشن ایرانیان؛ جشنی که همه آیین‌های اسفندی پیش‌درآمد آن بود. روزی که برگزاری جشن باشکوه آن، دستور و خواست هیچ شخص، حکومت، دین یا قومی نبوده است و تا امروز همه کوشش‌های کسانی که خواسته‌اند به آن رنگ و بوی مذهب و قومیت خود را بدهند، با شکست روبرو شده است. نوروز، همواره در نبرد با کسانی که قصد نابودی یا تحریفش را داشته‌اند، پیروز و سرافراز برآمده است.

مهمترین ویژگی نوروز در همبستگی و همزیستی همه مردمان است. مردمانی که با گرد آمدن بر کنار یکدیگر، شادی خود را با هم تقسیم می‌کنند. با بوسیدن روی یکدیگر، از کدورت‌ها دوری می‌جویند. و با دیدار از بزرگسالان، سپاس و قدرشناسی خود را تقدیم آنان می‌کنند. بزرگسالانی که به کودکان مشتاق، تخم‌مرغی ارزانی می‌دارند که نماد گیتی و زمین است. مادربزرگانی که ظرفی از سبزه‌های تازه‌پرورانده خود را به فرزندان پیشکش می‌کنند و جوانانی که چه دلبستگی ژرفی به سبزه‌ای دارند که از دستان مادربزرگ خود برگرفته‌اند. سبزه‌ای که مادربزرگ در سراسر اسفندماه، همچو فرزندی نازنین پرستاری‌اش می‌کرد. بر بالای آن رواندازی می‌گسترد و چندین بار در روز بر آن آب می‌پاشید. بارها آنرا جابجا می‌کرد تا همواره در پرتو نور خورشید باشد. هر روز، بارها آنرا تماشا می‌کرد تا سر زدن «نخستین جوانه»‌های آنرا ببیند و به همه خبر بدهد.

بر سفره «هفت‌سین» نوروزی ایرانیان، می‌توان آب را دید و آینه را، می‌توان اسپندی را برافروخت و اخگر کوچک «نوکچه‌ای» (شمعی) را، می‌توان نانی را خورد و پنیر و سبزی‌ای را، می‌توان سیب و سنبلی را بویید و عطر گلاب را، می‌توان سمنویی را چشید و کتابی را خواند. آیین‌های کهن ایرانیان و سفره هفت‌سین آنان برای یک زندگانی نیک و خرم، و برای جامعه‌ای که خواهان احترام متقابل همه ملت‌ها به یکدیگر است، برای ملتی که نیاکان او از دیرباز چنین نیایش می‌کرده‌اند که «بادا گفتار آرام بر جهان؛ بادا کامروایی بر جهان، بادا آبادانی بر جهان» چه چیزی کم دارد؟

ما ایرانیان، ضمن احترام به باورها و آیین‌های همه مردم جهان، از هر نژاد و تبار و دین و ملیت، آرزو داریم در هر کشوری که هستیم، بتوانیم نوروز و آیین‌های پیوسته به آنرا به شادی و خرمی برگزار کنیم و دیگران را نیز در شادی خود سهیم سازیم.

یاری رساندن به ایرانیان برای برگزاری آیین‌های نوروزی، احترام به یادمانی کهن برای پاسداشت زندگانی نیک و سعادتمندانه بشری، و یاری به اندیشه‌ای است که نگاهبانی از زمین سرسبز و منش توأم با همزیستی صلح‌آمیز بشری را همواره وظیفه دیرین و مقدس خود می‌دانسته است و می‌داند.


نوشته شده توسط ملودی در چهارشنبه 5 خرداد ماه سال 1389 و ساعت 02:54 AM | 0 نظر